گم شده ایم
نمی دانم از کجابگویم ؛اززقتی به این دنیا امده ایم وکم کم بزرگ شدیم فقط به ما گفتندیک روز امامی می اید واین همه ظلم ازبین می رود غافل از اینکه خود مان تک تک ظالمی هستیم که مانع شده ایم برای امدن منجی ,فقط ورد زبانمان العجل است وبدون اینکه پیش نیاز حضورش را آماده کنیم.
می ترسم از روزی که امام مان بیاید وما همانند مردم کوفه زیر حرف هایمان بزنیم وبشویم لشکر یزید…
از حلوا حلوا گفتن دهانمان شیرین نمی شود
بیاید از هر کار کوچکی که گره از کار غیبت باز می کند دریغ نورزیم ما غایبیم باید برای خود حاضری بزنیم قبل ازاینکه مردود شویم.